News, دسته‌بندی نشده

من یک فروشنده موفق هستم….

مشتری یا همان خریدار به من مراجعه میکند و از من میخواهد تا در قبال خدمتی که به او میکنم مالک بخشی از پول او بشوم و من خوشحال میشوم و مشتری نیز با رسیدن به مقصود خود که ممکن است خرید محصول یا نوعی خدمت از قبیل کار های فنی یا خدماتی باشد خوشحال میشود و در این میان چرخ اقتصاد هم به گردش در می آید و همه چیز زیبا و قشنگ است تا این که مشتری یا خریدار متوجه کمی یا کاستی در محصول یا خدمت ارایه شده میگردد و ناگهان چندین شبهه در ذهن مشتری بوجود می آید و موفقیت من به عنوان فروشنده در این است که این مشتری ناراضی را به مشتری وفادار تبدیل نمایم.

اگر خدمتی که به ارایه کرده ام قابل تجدید باشد باید سریعا نسبت به حل مشکل اقدام نمایم حتی اگر در بازه زمانی خارج از وقت معمول محل خدمت یا فروش باشد چون به پایان رسانیدن درگیری ذهنی مشتری اولین اولویت من به عنوان یک فروشنده موفق میباشد

اگر محصولی را به مشتری فروخته ام که فساد آن یا معیوب بودن آن کشف گردیده است موظف به پس گرفتن جنس خراب و عودت وجه اخذ شده از مشتری میباشم حتی اگر ضرر و خسارتی نیز به من وارد شود زیرا باید آموخته باشم که فروشنده بودن همواره به معنای سودآوری نیست بلکه مشتری مداری از آن بالاتر است و همانطوری که انگلیسی ها میگویند” مشتری پادشاه است” و طبیعتا اگر نباشد هیچ فروشنده ای هم نخواهد بود .

دادن خدماتی که تنها در انحصار دولت یا بخش اندکی از جمعیت کشور میباشد از آن مجموعه افراد توانمند نمیسازد بلکه توانمندی را در اشخاصی میتوان پیدا کرد که در قطب شمال موفق به فروختن یخ به اسکیمو ها میشوند البته این مثال من بسیار اغراق آمیز است ولی اگر فروشنده ای در قطب شمال به اسکیمو ها بگوید: از نظر بهداشتی بهتر است از یخ هایی استفاده کنید که از آب های معدنی رشته کوه های البرز تهیه شده به نظر شما پاسخ آن اسکیمو ها چه خواهد بود؟

همکارانی دارم که جنس را فقط میفروشند و به محض این که مشتری در دستگاه کارتخوان فروشگاه ایشان اقدام به خرید نماید دیگر پایان فروش و خدا نگهدار شما تا خریدی دیگر و نه تعهدی نسبت به سالم بودن محصول در استفاده توسط مشتری دارند و نه فاکتوری را که تکلیف ایشان است را صادر میکنند و تحویل مشتری مادر مرده میدهند و در این بین اعتماد مشتریان را نیز خدشه دار میکنند و مشتری با خود میگوید سر و ته این صنف یک کرباس است.

مشتری وفادار گاهی جهت سلام کردن به شما نیز وارد مغازه شما میشود و حال تان را میپرسد البته اگر حس وفاداری را در آن مشتری بیدار کرده باشید و این راز موفقیت کاسب هایی است که خود را به بالا دست ها ارتقا داده اند و با یک مثال این نوشته را به پایان میرسانم :

سالها پیش و در زمان یکه تازی برند نوکیا و سونی اریکسون در بازار تلفن همراه ایران و آن زمان ها که تازه گوشی های دکمه ای دارای حافظه های خارجی شده بودند و نوکیا 6600 محبوب قلب ها بود مشتریانی داشتم که برند سامسونگ را ترجیح میدادند و بنوعی عاشق گوشی های دکمه ای سامسونگ بودند و به مادر و پدر های خود گوشی های تاشوی سامسونگ را هدیه میدادند و این وفاداری به برند سامسونگ کره جنوبی در گوشی های صفحه لمسی ایشان هم نمود پیدا کرد تا امروز که از هر 100نفر خریدار تلفن همراه در بازار ایران 45 نفر سامسونگ و 25 نفر هم آیفون باز هستند و الباقی برند ها با فاصله از این دو ابر غول سازنده تلفن هوشمند در حفظ مشتریان خود به سر میبرند و هوآوی هم نتوانست در رقابت با این دو در میدان باقی بماند .

0

2 نظر در “من یک فروشنده موفق هستم….

  1. محمد حسین گفت:

    تحریم های ترامپ باعث شد هواوی کم بیاره

    1. Ali گفت:

      نکته مهم تر این بود که شرکت هواوی به اعتماد مصرف کنندگان اروپایی خیانت کرد و اطلاعات مشتریان در اختیار شرکت هواوی قرار میگرفت و آغاز تحریم های شرکت هواوی از این جا شروع شد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *